وبلاگ یخی بهترین وبلاگ برای اوقات فراغت شما آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ نويسندگان پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد. منبع:www.garashmish.lxb.ir سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:یک بنده خدا (طنز), :: 16:3 :: نويسنده : محمد بیگلری
یک بنده خدایی، کنار اقیانوس قدم میزد و زیر لب، دعایی را هم زمزمه میکرد. نگاهى به آسمان آبى و دریاى لاجوردی و ساحل طلایى انداخت و گفت : منبع:www.garashmish.lxb.ir سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:توهم (طنز), :: 15:40 :: نويسنده : محمد بیگلری
این داستان رو دوستم برام تعریف کرده و قسم میخورد که واقعیه:دوستم تعریف میکرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!
منبع:www.garashmish.lxb.ir سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:زن و شوهر 60 ساله , :: 15:28 :: نويسنده : محمد بیگلری
زن و شوهری بیش از 60 سال با یکدیگر به این صورت زندگی مشترکی داشتند: منبع:www.garashmish.lxb.ir سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:سمعک!!!!!!, :: 14:57 :: نويسنده : محمد بیگلری
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است… منبع:www.garashmish.lxb.ir سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:راز خوشبختی در زندگی مشترک (طنز), :: 14:52 :: نويسنده : محمد بیگلری
روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختی شون رو) بفهمند. منبع:www.garashmish.lxb.ir سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:پول دود کباب, :: 14:45 :: نويسنده : محمد بیگلری
فقیری از کنار دکان کباب فروشی میگذشت. مرد کباب فروش گوشت ها را در سیخها کرده و به روی آتش نهاده باد میزند و بوی خوش گوشت سرخ شده در فضا پراکنده شده بود. بیچاره مرد فقیر چون گرسنه بود و پولی هم نداشت تا از کباب بخورد تکه نان خشکی را که در توبره داشت خارج کرده و بر روی دود کباب گرفته به دهان گذاشت. او به همین ترتیب چند تکه نان خشک خورد و سپس براه افتاد تا از آنجا برود ولی مرد کباب فروش به سرعت از دکان خارج شده دست وی را گرفت و گفت: منبع:www.garashmish.lxb.ir سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:رستوران مبتکر, :: 14:42 :: نويسنده : محمد بیگلری
یکی از غذاخوری های بین راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود: منبع:www.garashmish.lxb.ir دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:لباس های کثیف همسایه, :: 16:12 :: نويسنده : محمد بیگلری
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسباب کشی کردند. پيوندها
|
|||
![]() |